جدول جو
جدول جو

معنی تیب و شیب - جستجوی لغت در جدول جو

تیب و شیب(بُ)
این لغت از اتباع است همچو تار و مار و امثال آن به معنی سرگشته و شتابزده. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تیب و شیب
سرگشته مدهوش بیقرار حیران
تصویری از تیب و شیب
تصویر تیب و شیب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیب و تیب
تصویر شیب و تیب
پریشانی و آشفتگی، برای مثال شیب تو با فراز و فراز تو با نشیب / فرزند آدمی به تو اندر به شیب و تیب (رودکی - ۴۹۳)
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
این صورت در بیت ذیل بضبط بعض نسخ شاهنامه آمده است، و در بعض دیگر آسیب با سین مهمله بجای آشیب دارد، و معنی آن ظاهراً رنج و تعب و مانند آن باشد:
چنین است گیتی پر آشوب و شیب
پس هرفرازی نهاده نشیب.
فردوسی.
و بگمان من کلمه اول آشیب و کلمه دوم تیب است، صورتی از شیب و تیب
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دلواپسی. اضطراب. تشویش. رنج. تعب:
بلشکرگه خویش بازآمدند
بر پهلوانان فراز آمدند
همه شب بخواب اندر آسیب و شیب
ز پیکارشان دل شده ناشکیب.
فردوسی.
چنین است گیتی پر آسیب و شیب
پس هر فرازی نهاده نشیب.
فردوسی.
در بعض نسخ شاهنامه بجای آسیب، آشیب ضبط شده، و ظاهراً صحیح هم همان است. و کلمه آشیب و شیب درصورتی دیگر از شیب و تیب یا شیب و شیب مینماید:
شیب تو با فراز و فرازتو با نشیب
فرزند آدمی بتو اندر به شیب و تیب.
رودکی.
نبوده مرا هیچ با تو عتیب
مرا بیگنه کرده ای شیب و تیب.
عماره
لغت نامه دهخدا
(بُ)
این لغت از اتباع است همچو تار و مار، خان و مان و امثال آن و به معنی سرگشته، متحیر، مدهوش و حیران باشد، سرگشتگی در شغل و کار. (برهان) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آسیب و شیب
تصویر آسیب و شیب
اضطراب تشویش دلواپسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیب و تیب
تصویر شیب و تیب
سر گشته متحیر، آشفته پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیب و تیب
تصویر شیب و تیب
سرگشته، آشفته
فرهنگ فارسی معین